پدر من و مانی دو تا برادر بودن که همیشه با همدیگه زندگی کردن همیشه م با همدیگه شریک بودن الانم یه کارخونه بزرگ دارن خونه هامونم بغل همدیگس دو تا خونه دوبلکس بغل هم با حیاط های بزرگ و پر گل و گیاه و درخت که وسطشون دیوار نداره.من و مانی چند سالی هس که دانشگاه مونو تموم کردیم و تو همون کارخونه کار می کنیم مادر مانی موقع تولدش فوت کرد و چون با همدیگه یکسال اختلاف سنی داریم مادرم اونم شیر داد.عمومم بعد از مادر مانی دیگه ازدواج نکرد زنش رو خیلی دوست داشت.
مولف م.مودب پور_مجموعه کتاب های عمومی_رمان_تعداد صفحه 556_شابک 9789644053597_انتشارات علم