ویژگی و محتوا کتاب دختر ماه پسر خورشید هوپا شامل:
قسمتی از این کتاب خورشید شاه شاهزاده ای دیار حلب کمان به دست رو به سراپرده ی شاهنشاهی نگران و دودل ایستاده بود گرازی خرخرکنان از لای درختان جنگل بیرون آمد و در صحرا پشت سر شاهزاده ایستاد خورشید چشم از سرا پرده برداشت و به اطراف نگاهی انداخت میان جنگلی که در آن مشغول شکار گراز بود صحرای بی آب و علفی پیدا کرده بود و میان صحرا سرا پرده ای شاهنشاهی دیده بود پارچه های اطلسی و نخ های زرین سرا پرده را نگاه کرد و ندید گراز پشت سرش به آرامی تغییر شکل داد و به زنی با موهای سیاه و بالا پوشی سرخ رنگ تبدیل شد.زن خیره به خورشید چشم تنگ کرد خورشید آب دهانش ا سخت قورت داد احساس تشنگی می کرد و از لای چادر نسیم خنکی می ورزید نوک کمان را جلو برد و لبه ی چادر را کنار زد زن پشت سر خورشید لبخند کم رنگی زد خورشید داخل رفت.درون چادر روی تختی سلطنتی شاه دختی خوابیده بود لباسی از حریر و ابریشم به تن داشت و موهای بلوطی رنگش زیر نور آفتابی که از بالای چادر می تابید می درخشید.کتاب دختر ماه پسر خورشید قاسمی هوپا
مولفپری ناز قاسمی_مجموعه کتاب داستان های فارسی_تعداد صفحه 140_شابک9786008025023_انتشارات هوپا