موضوع کتاب
کتاب با دو شخصیت اصلی، پدر و پسری به نام مارتین و جسپر دین، قصه را روایت میکنند. این دو نفر شخصیتهای اصلی این داستان هستند که اتفاقات حول محور آنها اتفاق میافتد. قصه از زبان جسپر دین روایت میشود که در حال روایت قصه زندگى خود در زندان است.
بخش اول کتاب تعریف تمام داستان زندگى مارتین، ازدواجش، به دنیا آمدن جسپر، خروج از استرالیا و بازگشت به آن از دریچه نگاه جسپر (بر طبق آنچه از پدرش و دیگران شنیده یا در دفتر خاطراتش خوانده) مىشود.
جسپر نهایتاً هویت خود را برای پلیس فاش میکند و آزاد میشود. پلیسها او را به انباری میبرند که اموال مارتین در آن نگهداری میشود. جاسپر میداند اینها مشتی خرت و پرت بیشتر نیست ولی در آن میان به دفتر خاطرات پدر برمیخورد. او داستان کتاب جز از کل را بر اساس همین یادداشتها برای ما و پلیس تعریف کرده است. برخی از نقاشیهای دورهی بارداری مادر نیز در میان آنهاست و احساس میکند چهرهی داخل نقاشیها را پیشتر جایی دیده است. او قسم میخورد که هرگز پا جای پای پدرش نگذارد، زیرا مادرش نیز بخشی از وجود اوست. با کمک آنوک که اکنون ثروتمندترین زن استرالیاست، راهی سفر اروپا میشود تا به گذشته مادرش پی ببرد.
در بخش دوم کتاب، خواننده همه چیز را از نگاه مارتین میبیند و پاسخ بسیارى از سوالات خود را پیدا میکند. هر دو بخش کتاب به یک میزان جذاب و شگفتانگیز است. جملات فلسفى عمیق مارتین، وقایع نسبتا عجیب و باور نکردنى داستان و پایان غیر منتظره کتاب همگى کمک میکند تا چهارچوبى متفاوت از معناى مفاهیمى چون عشق، زندگى، خانواده، ملیت و مهمتر از همه مرگ در ذهنتان نقش ببندد.